• وبلاگ : من و تنهايي
  • يادداشت : يک دست..
  • نظرات : 1 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + alighify 
    گريه گريه گريه
    اي خدا چرا با دل آبجي مون اين کارا رو ميکني (گريه)

    نازنينم

    بغضت که باران شد و باريد به ياد من هم باش

    آغوش امني که يافتي و آرام گرفتي

    در گوشه اي

    ثانيه اي را به من بسپار

    بارن مي خواهد دلم


    سلام دوست عزيز

    وب قشنگي داري

    به وب منم بياي خوشحال ميشم واگه باتبادل لينک موافقي منوبااسم وقتي دلگيري وتنهالينک کن وبگوباچه اسمي لينکت کنم

    مرسي

    + هـ لـ يـ ا 

    افسوس ...
    افسوس که دستانش دستي بر دستانم نکشيد تا بدانم
    دست مهرباني دارد يا نه ؟
    انقدر دست روي دست گذاشتيم تا همه چيز
    دست به دست هم دهند و دستانمان را ....
    چه مي گويم ؟
    شايد باز دست به سر شده ام !
    دست به دست مي خواستم ، اما دست به سر شدم .... افسوس ...