• وبلاگ : من و تنهايي
  • يادداشت : صبر؟!من؟سنگ صبور...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 10 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + يونس 
    نازنينم بنويس
    بگو نذار تو دلت بمونه
    نذار مثله من غم بادبشه سر دلت که هيچ وقت نتوني بشکنيش
    بگو بذار آروم بشي

    هي يييييييييي

    من صبورم اما به خدا دست خودم نيست اگر ميرنجم

    ناني من و سكوت حرف آخر با صداي بلند سكوت رو فرياد بزن كاري نميشه كردم گلم

    پاسخ

    آه(از اين نوع هاي حسرتناکي)

    سلام

    حس خوبي داري ولي لفظت بايد اصلاح بشه، مثلاً گفتي عربده، نعره و... فکر مي کنم فرياد جايگزين بهتري باشه.. نه؟

    بوي سيب

    پاسخ

    آره خوب..از واژه ها مناسب با بار معنايش استفاده ميکنم.
    عربده و نعره نشانگر وضعيت بده!
    + غزل 

    سلام عزيزكم

    ما هممون(اول از همه خودم)ايمانمون به درد نمي خوره،فقط رو زبونمون مي چرخه نه اينكه دلي باشه

    آخ چقدر خوب مي شد اگه آدم مي تونست بي خيال باشه

    بوس بوس
    پاسخ

    فداي تو گل مهربون.غزلم اول بايد به زبون بگي تا به دلت برسه
    راه دل و زبون رفت و برگشتيه.
    + الاله 
    نازنينم ممنون به خاطر وقتي که برام گذاشتي و ممنون به خاطر حرفاي قشنگت
    آره گلم خودم هم مي دونم که همه اون چيزها به خاطر اينه که ذهنم از چندجهت درگيره و .... و مي دونم که عدم واکنشم به خاطر چي هست...
    اما گلم دست خودم نيست، واقعا قلبم فشرده ميشه، انقدر که گاهي قفسه سينم تير ميکشه و ناخودآگاه اين مياد به زبونم؛ لعنت به من
    هميشه همينطوره؛ احساس عجز مياد سراغم؛ عذاب وجدان ولم نميکنه
    مي دونم درک ميکني که چقدر سخته عذاب کشيدن ديگران و ببيني و نتوني کاري بکني،
    اون جمله هايي که توي اين پستت نوشتي رو با تمام وجودم درک ميکنم
    گلم راجع به امتحان شدن و اينکه خدا مي خواد به يادش بياره، هزاربار بهش گفتم اين چيزا رو، ميشنوه حرفام و اما گوش نميکنه، به ظاهر مي خنده اما... شايد تو بتوني يه کاري بکني. من که..............
    فقط حواست باشه ني ني من و اذيت نکنيااااا..فقط يکم گوشش و بپيچون.. باشه؟!
    راستي نازي.. عاشق اين ذوق ذوق گفتنتم...

    پاسخ

    فداي خانم گل خودم.ميدونم واقعا حس بديه.براي تو که هميشه به درد همه ميرسي.گلکم يادت نره نفرين خيلي بده،مخصوصا به خودت.هيچ کس از تو توقع نداره که وقتي نميتوني به کسي کمک کني.
    غصه نخور،همه چي درست ميشه.
    منم باهاش حرف ميزنم.
    الهي فداااات بشم (بوووووووووس) همينجوري ذوق ذوق
    آبجي خودتو دست کم نگير فدات شم..............
    تو واسه همه عزيزي و بيشتر از همه براي من.من واقعا ازت درس مي گيرم.من مي دونم که تو کوهي از غصه هستي ولي سنگ صبور ديگران هم هستي.باورت ميشه منم نگران آريا هستم و غصه شو مي خورم.نمي دونم چطور ميشه عاقبتش.ولي اميدوارم خدا بهترين سر نوشتو براش رقم بزنه.چون جوونه و من خيلي براش دعا مي کنم.البته خودشم بايد به خودش کمک کنه.تو بازم صبر کن.چون تو خيلي قوي هستي.چيزاي گذشته رو فراموش کن و بسپار به دست باد...........تو الان عالي هستي و فهم و درک بالايي داري که کمتر کسي اينو داره.مي فهمي که چي ميگم؟پس مواظب خودت باش.و غصه نخور.حرفي هم داشتي من هستم.فدات بشم.خواستي بگو.باشه؟دوست دارم.
    پاسخ

    ماشالله انقدر اعتماد به نفس دارم سحرم،که ديگه داره ميشه تکبر!
    فداي دل مهربون آبجي سحر خودم.منم کلي درس ازت ميگيرم.خانم معلم خوبي هستي. همه نگران آريا هستيم.(الان بياد اينا رو بخونه!) خدا خيلي بزرگه،حتما با اين همه سختي،آخر و عاقبتش خيلي بهتر از ماهاست.
    متاسفانه حافظه بنده اين اجازه رو نميده که چيزي رو پاک کنم.(گريه)مواظبم آبجي.من که هميشه مزاحمت ميشم.
    + هليا 

    سلام خانمم..خونه جديدت مبارك..اميدوارم مثل اون يكي بلاگت نشه كه اين اخراش خيلي غمگين بودي..گرچه الانم غمگين نوشتي..ديشب اس دادم جوابمو ندادي..آخه چي شده عزيزم؟

    راستي..هنوز ديدم به زندگي عوض نشده اما با اتفاقي كه افتاد يه جورايي شايد به خودم اومدم..ولي با اين حال نميدونم چرا بي هيچ دليل موجهي ميخوام گريه كنم..هنوزم تو شوك همون اتفاقم..وقتي بهش فكر ميكنم با اينكه خدا رو شكر حل شده ولي بازم گريم ميگيره..

    غمگين نباش..خواهش ميكنم

    پاسخ

    سلاااااااام..(کنترل ميکنم خودمو) اون طفلي که از اولش غمناک بود!! آخرش شده بود فيلم هندي...اکشنم زياد داشت البته!
    ببخشيد خواب بودم! نميدونم والا..هنوزم مثل قديما ميگيره گاهي اين دل.
    ببينم تو که ميگي غمگين نباشم خودت خيلي خوشحالي؟!(به اين روش ميگن دست پيش و بگير که پس نيفتي) انشالله از اين اتفاقات تکان دهنده هي بيفته ببينم بالاخره به خودت مياي کامل يا نه.
    قربونت بشم گريه که همه ميخوان گريه کنن(بووس) و هيچ دليلي هم نميخواد.گريه کن..بريز بيرون..
    + الاله 
    واي گل من نکن با خودت اينجوري؛ پژمرده ميشي،
    تو الان بايد تو اوج شادابي باشي؛ اين روزها روزهاي مهميه واسه تو
    گل من به خودت افتخار کن به خاطر اين احساس پاک و شاکر باش
    خداي همه ي ماها بزرگه، هممون تو آغوشش جا داريم..شيرين تر از اين؟!
    خيلي خوشمزه س نه؟!
    گلم حرف زدن با خود توي خلوت و تجسم عزيزانمون در کنار خودمون ديوانگي نيست، که اگر بود نمازخوندن بزرگترين ديوانگي انسانه!!!
    درباره يونس....... تحملم داره تموم ميشه نازي
    وقتي يه مرد غم داره....
    به خاطر آريا باورت نميشه چقدر اعصابم به هم ريخته، گفتم بهت که از بس ذهنم درگيرشه خوابش و ديدم،
    ديگه جرأت کامنت گذاشتن واسش رو هم ندارم
    راجع به اون چيزي که ازم خواستي هم...... سعي ميکنم

    خدا...
    و باز هم آغوش گرم خدا............


    پاسخ

    من ميدونم تا چند سال اينده چندتا تار سفيد هم بين موهام پيدا ميکنم!!!
    بله..خدا که کلا بحثش جداست..(بوووووس)خيلي هم خوشمزه است..
    آبجي..فکر کنم از روز ازل ديوانه بوديم!! حافظ ميگه:
    آسمان بار امانت نتوانست کشيد قرعه فال به نام من ديوانه زدند
    البته(بذار يکم از خودم تعريف کنم) ميگن اونايي که تو ذهنشون با خودشون حرف ميزنن آدماي باهوش و اجتماعي هستن!!!(چشمک)
    صبر داشته باش آبجي.راستش حرفاي خوبم از يادم ميره اين روزا.ديگه بايد باهاش حرف بزنم و مجبورش کنم بريزه بيرون تا همون حرفايي که پارسال اين موقع سر مشکل خودم بهم تحويل ميداد و بهش برگردونم.منم خيلي ذهنم درگير ارياست.البته تو بايد اروم بشي تا بتوني آرومش کني.
    مرسي ابجي.

    عنوان وبلاگت منو ياد اين شعرم انداخت:

    من و اين تنهايي

    دو رفيقيم

    كه زهم بيزاريم

    گرچه عمريست كه ما

    با دگري مأنوسيم.

    من و اين ثانيه ها (ولش كن بقيش ربطي نداره ديگه)

    (اصلا بگو کلا چه ربطي داشت، الکي مياي اسپم مي کني)

    آبجي خيلي قشنگ بود دلنوشته هات ... دلنوشته ها هميشه به دل مي شينن چون از روي دل برخاستن و دنيايي از صداقت توشون موج ميزنه.

    پاسخ

    به به..داداش پيمان خودم(همينجور بوس و اينا)
    الهي فدات شم،خيلي شعرت قشنگه..به به اهل شعرگفتنم که هستي.
    خيلي هم ربط داشت.مثل مني پس..
    فدات بشم.تو دلت دريايي که به دلت نشسته.(بووس)