وبلاگ :
من و تنهايي
يادداشت :
بزرگ شدن..يک خاطره..بازهم
نظرات :
-1
خصوصي ،
10
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
سحر
واي نازي..................
واي که من عاشق اين طرز نوشتنتم.عاليه.10 بار خوندمش آبجي.البته جوابي درست براش ندارم.چون غم بزرگ تورو عقل ناقص من نمي فهمه.
دوست دارم کمکت کنم ولي ميگم تو که نمي توني به خودت کمک کني سحر چطوري مي توني به بقيه کمک کني!منم بالشم رو خيلي دوست دارم.چون شبا هميشه خيسه ولي صداش در نمياد
منم دوست دارم گريه کنم ولي بغض نمي ذاره.اون گريه ي روي بالشم هم کوتاه مدته...................اون گريه ي اساسي هنوز سراغم نيومده.................خدا عاقبت هممونو بخير کنه.دوست دارم فدات شم.بوووس
پاسخ
سلاااااااام گله ابجي..نبينم ديگه اينطور راجع به خودت بگيا..من غيرتي ميشم.تو نفس مني
فداي تو بشم عزيزکم،تو هميشه به من کمک کردي(حالا خودت متوجه نشدي بحثش جداست)
آره..بالشت منم همينجوريه..طفلي بالشت!