سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اگه تو رو دوست دارم خیلی زیاد من و ببخش...

اگه تویی اون که فقط دلم میخواد, من و ببخش..

....


پر میشوم از صدای اواز مهربانیت , از بارانی ترین روز همیشه سیاه خاطره هایم و هوای غم الود ان روز نفرینی , مثل زهر نگاه دشمنی روزگار, اتش به جانم میکشد.


از من نرنج هم قصه زندگی پر غصه ام, نرنج از این پراکنده نویسی هایم.

مثل کودک تازه رفته دبستان, مثل هوای نم دار , تازه از خط خط کاغذ, رسیدم به چند حرف صدا دار...

میبینی عروس ماهم , بازم از عشق تو افتاد, حس شاعری و شعرم به این دستای بی تاب

نفس سرد زمینم, تو غرور افتابی , میتونی با من بمونی؟ تو شکوه قصه هامی

نگو باز به من عزیزم , نازی جون چشماتو باز کن, بذار تا ابد بخوابم , تو فقط تو خواب باهامی

همجوره پا به پاتم, دل من دستاتو میخواد, بذار تو هرم نفسهات گم بشم مثل یه رویا

بذار تو خنده ی نازت, پیدا شم تو اوج رویا, سر بذاری روی شونم, بمونی تا ته دنیا

مهربون اخماتو باز کن, باز که بستی اون چشما رو, بازشون کن که ببینم اون حریق افتاب رو

یه نفر یه جا بهم گفت, شب قبل خوابتو دیده, انگاری هوا حروم شد به من بارون ندیده

نازنین ترین شعرم , من اگر بشم ماه شب تار, تو میشی حریر مهتاب؟

بذار حرفامو بریزم از ته دل رمیده ام, بین دستای من و تو انگاری فاصله رخ داد

من اگر بودم نقاش دنیا, به رخ تو میکشیدم چراغ افتاب رو

تا از روشنی چشمات , طفلی بکشه به تن سردش رخت ابرای سیاهو

حالا دیگه نمیادش واژه های تلخ و شیرین, دیدی از فشار بغضم همه شون شدن عزادار؟

بعد از این همه نقطه و خط و واژه های بی قراری, مونده چندتا قطره اشک و پلکای چشم انتظاری

اون وقتی میشه کامل کامل معجون عشق من و تو, مثل من , مثل برگرد, تو مثل گلهای بهاری

دیگه طاقت نمیاره, چشمای همیشه گریون , تو رو جون من عزیزم برگرد و بیشتر از این من با غمت نسوزون


*****


پی نوشت: گریه امانم را برید. هرکه از من دور است, زودتر برگردد..

مخاطب, فقط توئی..تو که میخوانی..

تنهاییم را بشکنید, من از غم بی پناه ترم..


شعر بداهه بود








تاریخ : چهارشنبه 89/9/10 | 11:1 صبح | نویسنده : MoonLover | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.